نخوردن شیر، ماست و...
مادرشهید سیدفضل الله هاشمی تعریف می کرد درزمانی که فرزندم سید فضل الله کوچک بود وهنوز به تکلیف هم نرسیده بود هروقت شیر، ماست ویا پنیر برای اومی آوردم تا بخوردازخوردن سر باز می زدونمیخورد به او می گفتم مادر چرا شیریا ماست خانه را نمیخوری می گفتمادر جان وقتی من گوسفند ها را به چراگاه می برم بعضی وقتها درزمانی که دارم آنها را به خانه برمی گردانم از دست من فرارمی کنند وبه کشتزار های مردم می روند وتا من آنها را از آنجا دورکنم مقدارکمی از محصولات مردم را می خورند ومن حاضر نیستم شیریا ماست این گوسفندها را بخورم .
راوی مادر شهید سید فضل الله هاشمی
خوشا آنان که درمیزان وجدان حساب خویش سنجیدندورفتند