loading...
شهدا مهریز313 خاطره مردان بی ادعا
کمال میری بازدید : 13 دوشنبه 21 بهمن 1392 نظرات (0)

 

نخوردن شیر، ماست و...

مادرشهید سیدفضل الله هاشمی تعریف می کرد درزمانی که فرزندم سید فضل الله کوچک بود وهنوز به تکلیف هم نرسیده بود هروقت شیر، ماست ویا پنیر برای اومی آوردم تا بخوردازخوردن سر باز می زدونمیخورد به او می گفتم مادر چرا شیریا ماست خانه را نمیخوری می گفتمادر جان وقتی من گوسفند ها را به چراگاه می برم بعضی وقتها درزمانی که دارم آنها را به خانه برمی گردانم از دست من فرارمی کنند وبه کشتزار های مردم می روند وتا من آنها را از آنجا دورکنم مقدارکمی از محصولات مردم را می خورند ومن حاضر نیستم شیریا ماست این گوسفندها را بخورم .

راوی مادر شهید سید فضل الله هاشمی

خوشا آنان که درمیزان وجدان حساب خویش سنجیدندورفتند

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 30
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 30
  • بازدید ماه : 30
  • بازدید سال : 70
  • بازدید کلی : 664