loading...
شهدا مهریز313 خاطره مردان بی ادعا
کمال میری بازدید : 13 جمعه 25 بهمن 1392 نظرات (0)

شهید شکنجه ضدانقلاب

مادرم يادت هست گفتي اگرتوشهيدشوي انشاءالله اگرازهمه راضي شوم ازآمريكاراضي نمي شوم،ميخواهم به شمااي مادرشجاعم وصيت كرده باشم مباداازآمريكاراضي شوي كه اوشيطان است وشيطان بزرگ واسلام ومكتب ورهبروامت وتوو پدرم وهمه بااودرجنگيد .

قسمتی از وصیت نامه شهید عزیزمهدی زارعزاده

درسال 1359 بهمراه تعدادی از دوستان به کردستان اعزام شده بودیم یکی ازدوستانی که با هم همراه بودیم شهید مهدی زارعزاده بود تویک روزی که باهم درددل می کردیم این شهید عزیز به من گفت آقارضا اگرما اینجا شهید بشویم خیلی اجرما با کسانی که درزمان شاه درساواک شکنجه می دیدند وآنها را با شکنجه شهید می کردند فرق می کند چون ما که اگر شهید بشویم با یک گلوله ویا با یک ترکش شهید می شویم ولی اجرآنها خیلی بیشترازما می باشد . رسید روزی که داشتیم برای عملیات می رفتیم در بین راه این شهید عزیز براثراینکه برف زیادی آمده بود درستونی که می رفتیم پایش سُرمی خورد وبه پائین دره سقوط می کند که بعد از آن توسط ضدانقلاب دستگیر می شود وهمه نوع شکنجه های که برای من گفته بود برسرش می آورند وشهیدش می کنند که آثارآن بعد اینکه جنازه عزیز اورا دیدم متوجه شدم که چگونه با گذاشتن آتش سیگارروی بدن وشکنجه های دیگری که روی بدنش انجام داده بودند شهیدش کردند.

راوی : حاج رضا موحدیان

آری آن صف شکنان چه باصفا چه بی صدا این راه پرمخاطره راطی کردند .                         شهدا شرمنده ایم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 1
  • بازدید سال : 41
  • بازدید کلی : 635